چند خطی از خاطرات ناگفته ی جمیله
تیک تاک . تیک تاک. صدای ضربان قلبم با صدای گذر سنگینِ زمان باهم در می آمیزد تا لحظاتِ پر از استرس زندگی ام را رقم بزند.
باصدای در از جا می پرم
+جمیله جان. جانِ دلم! چادرت رو سر کن مهمونا منتظرن.
_ااااام. چششششم مامان.
+سفید بخت بشی گل دخترم
چادرم را که تحفه ای باارزش از سفر اربعینت بود، سر میکنم و آرام و باوقار باذکرِ زیرلبِ یازهرا"سلام الله علیها " به دنبال مادر راه می افتم. .
درباره این سایت